مانيماني، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

مسافر کوچولو مانی

از کجا این حرفارو میاره

سلام امروز غروب رفتم  خرید با مانی موقع برگشت تاکسی گرفتیم دم در موقع پیاده شدن همسایمون دیدیم دختر خوبیه بعضی اوقات تو حیاط با مانی توپ بازی میکنه اسمش خاله مینوس خلاصه جفتشون کلی ذوق میکنن از دیدن هم ومانی هم گزارش خریدای منو بهش میده وخاله مینو که سوار ماشینش میشه در حال رفتن خدا حافظی میکنه مانی هم دست تکون میده میگه خدا حافظ خاله خدا حافظ بعدا میبینمت منو میبینی کلی تعجب کردم هر چی فک میکنم از کجا  یاد میگیره حتما از کارتون هایی که میبینه ...
11 خرداد 1392

یه شب مهمانی

سلام 5شنیه شب مهمان داشتیم دوست بابا اقا مصطفی و خانومش ومحدیث اومدن خونمون البته ایندفعه خاله ی محدیث هم بود خیلی دختر خوبیه  چون خواهرش حامله هست اومده اینجا پیش خواهرش کمکش باشه شب ساعت 10 اومدن مثل اینکه یه مشکلی پیش اومده بود یعنی دایی محدیث مغازه بود پاشو از مغازه میزاره بیرون یهو مغازه میریزه چون بغلش گود برداری کرده بودن شانس اورده بوده مانی از بعدظهر منتظرشون بوده خیلی خوشحال بود بچم تا یک بیدار مونده امروز هم تا 9/5 خواب بوده خلاصه منم از صبح مشغول بودم فسنجان گداشتم  ایت زله که داخلش قالب زدم بشکل دل و ستاره وگل اینم کوکوی سبزی به شکل قلب از کارام عکس گرفتم  پیر شدم ببینم و لذت...
10 خرداد 1392

ساعت آشپزی(کیک فنجونی

سلام توی این فنجونارو نگاه کنید     اینا کیک کوچولوهای خوشگل هستن که بدون فر درست شدند اینم عکساشون بیرون از فنجون                                         این سه کوچولوی خوشگل به راحتی درست شدند قراره این کیک  و وقتی داداشم میاد درست کنم این اولین بار بود که درستش کردم البته با یه طعم دیگه میخوام امتحان کنم چون خودم کاکایو دوست ندارم از اونجایی که مازیار نسبت به غدا ها حساس بید واینو تایید کرد ...
6 خرداد 1392

000

سلام گلاب به روتون بردمش دستشویی موقع برگشت پامو گذاشتم روی شلوارش بهم میگه ااااااااااااااا مامان پاتو بردار از شلوارم بعد اخم میکنه میگه چرا پاتو گذاشتی رو شلوارم بگو اااااااخشید یعنی ببخشید منم میگم ببخشید بعد میگه دیگه تکرار نشه جاتون خالی داشتم سالاد میخوردم اومد چنگالو ازم گرفت گفت خودم میدم بهم میگه کوچولو بخور چنگال میزاره دهنم بهش میگم مرسی پسرم سرش به یه طرف خم میکنه میگه خواااااااااهش میکنم مامان جون حالا میپرسین از کی حرف میزنم معلومه از مانی خان                        ...
5 خرداد 1392

روز پدر مبارک

  سلام روز پدر مبارک باشه واسه همه بابا ها ی حال و آینده روز مرد هم مبارک باشه . اگر بدانی چه کسی،کشتی زندگی را از میان موج های سهمگین روزگار به ساحل آرام رویاهایت رسانده است؟ پدرت را می پرستی . . . روز پدر مبارک .   دست های پر توانت ، همیشه بزرگ ترین حامی زندگی ام بوده . آغوش امن تو بهترین جا برای فراموشی غم های زندگیم روزت مبارک   مرد   زندگیم ، دوستت دارم     . پدر، تو تپش قلب خانه ای؛ وقتی هر صبح، با تلنگر عشق، از خانه بیرون میروی و با کشش عشق، دوباره باز میگردی. تو را به من ...
1 خرداد 1392

این چند روز

سلام بالا خره اینت و شارز کردیم  وبه سلامتی اومدیم این چند زوز فقط به وب های دوستان سری میزدم تعطیلات خرداد قراره فرزاد داداشم بیاد با خانومشو دوستاش البته خونه ما نمیان چون تعدادشون خیلی زیاده واسه خودشون جا رزرو کردن بعد اینکه پسر گلم وبردم آرایشگاه مثل آقا ها نشست موهاشو کوتاه کرد اولش یکم ناراحت بود میگفت نه بعدش نشستو حسابی موهاشو کوتاه کرد آقاهه میگفت هیچ بچه ای به این خوبی نمیشینه موهاش کوتاه کنم حسابی ریزه کاریهاشم انجام داد  اینم پسرم بعد آرایشگاه ...
1 خرداد 1392